حوض چشم ماهی

حوض چشم ماهی

ویژه دستیار هفتگی: مکعب های داستان [213]

عکس توسط Nick Fewings در Unsplash

شب سال نو آمده و از بین رفته است. تقویم 2999 ساله در دفتر من وقتی به خانه می رسم به سطل زباله راه پیدا می کند. پره ای را بالا می آورم و پوست چوبی چند پوسته دیگر به درون لیوان آب من می ریزد ، آنها را جرعه جرعه می کشم و سپس از درب یکی از معدود مکان هایی که هنوز به من اجازه می دهد داخل آن ، استخر چشم ماهی بیرون بیایم.

باران می بارد ، و حتی اگر مثل نفس های کتاب درسی کلاس خود به آب احتیاج نداشته باشم اما احساس خوبی بر روی آبشش های من وجود دارد.

کلاس دبستان. ما چیزهای دیوانه وار را در مدرسه راهنمایی آموختیم. دنیا قبلاً با انسانها زندگی می کرد ، روی دو پا خیز می زد و هر جا که بخواهند سطل آشغال آنها را می اندازد. برخی می گویند این یک ستاره تیرانداز بود که به زمین سقوط کرد ، دیگران فکر می کنند شاید بیگانگان از فضا همه آنها را از بین ببرد ، همه آنچه که من می دانم این است که جهان متفاوت از کمتر از هزار سال پیش است. نمی توانم بگویم که آیا برای بهتر بودن است یا نه. ماهی ها نیز عالی نیستند.

آسانسور پینگ باز می شود و من به راهرو می روم ، همان راهرو که هر روز صبح و هر شب می بینم ، با همان بوی تعفن غفلت از فرش ها مانند روز. قبل از. دفتر من ، آپارتمان من ، دیگر مطمئن نیستم که چه چیزی را صدا کنم ، اما نام من روی آن است. جیلیپ Coralowe.

با ماه ، یک گوی زرد روشن در یک آسمان آبی تیره از پنجره ، روی دکمه دستگاه پاسخگویی خود کلیک می کنم ، به هیچ چیز امیدوار نیستم ، به یک پرونده امیدوارم ، و به کمی خواب امیدوارم. .

مشق شب پسرم ناپدید شد و فردا به زودی انجام می شود! سریع! برای یافتن ما به کمک شما نیاز داریم -

کلیک کنید

شخصی کل روز مرا دنبال کرده است. آنها درست در پاشنه من بوده اند صبر کنید ، آنها اکنون رفته اند. وقتی من زیر سایبان قرار می گیرم ، آنها این کار را دوست ندارند ، اما به محض اینکه دوباره در آفتاب قرار بگیرم آنجاست! دنبال من اوه ، صبر کن ... من فکر می کنم این فقط سایه من است -

کلیک کنید

جیلیپ. جیلیپ کورالوو؟ آیا بخشی از یک چشم خصوصی بودن باعث ایجاد درد برای ردیابی می شود؟ این شماره را از خانم در مشروب فروشی گرفتم. شما هفته گذشته با برادران السی شرط بندی کردید. خوب ، اسب دریایی شما برنده نشد. زمان پرداخت هزینه یا -

کلیک کنید

من آهن ربا برای بدشانسی هستم ، همیشه اینگونه بوده است. دفتر من ، خانه من ، ممکن است یک سوراخ در دیوار باشد. هیچ کس وقتی پرونده ای دارد برای ملاقات نمی آید و من آنها را سرزنش نمی کنم. شاید بعضی ها ساختمان را از بیرون ببینند و دم بچرخانند ، شاید بعضی آن را به راهرو وارد کنند و حوصله نفس کشیدن را ندارند. در هر صورت روزهای من شماره شده است. سنجاق را محکم نگه داشتم و تقویم را نگه داشتم ، روزهای خالی در کنار سطحی که از گلوله ارزان قیمت روز گذشته برای بیست و پنج سنت در اسکله بدست آوردم ، به سطل آشغال می ریزند. سنجاق تیز است ، یک خراش ممکن است یک قطره سرمه ای را نشان دهد.

صاحبخانه از آنجا بازدید نکرده استمدتی مطمئن نیستم که دیگر چقدر بدهکارم. سال جدید را به دیوار سنجاق می کنم و برمی گردم. 3000. آن را روشن کنید.

داستانهای بیشتر در دستگیره هفتگی:

والس خط فرمان هفتگی [212]: Colandertheweeklyknob.com همه چیز اعلامیه برق هفتگی دستگیره [211]: Firetheweeklyknob.com

ماهی - یک داستان عاشقانه

ماهی - یک داستان عاشقانه

آیا وقت آن بود که آن شخص را رها کنیم؟

عکس از یاسمین وحید در Unsplash

انگشت خود را در امتداد ماهی شکلاتی زد ، از راهرو نگاه کرد و آن را به داخل کیفش فرو برد. سوفیا توانایی پرداخت هزینه آن را داشت. چهار سال طولانی زندگی گرسنه دانشجویی پشت سر او بود و حالا که ماشینش پرداخت شد ، او یک پول گله پول نقد داشت و فقط خودش توانست آن را خرج کند. اما بیشتر احساس می شد ماهی ماهی شکلاتی از جانب اوست اگر او هزینه آن را پرداخت نکرد. او یک بار ذکر کرد که او را از بچگی دوست داشت و از آن به بعد ، هر چهارشنبه ، او یکی را به او می داد. چیزهایی از این دست را به خاطر آورد. این یکی از مهمترین دلایل افتادن او به وی بود. او به او فکر کرد.

او دوست داشت تصور کند او در وقت ناهار به سوپرمارکت نزدیک دانشگاه می رود ، به سخنرانی یا هر چیز دیگری فکر نمی کند - به فکر او و ولع احمقانه ماهی شکلات است. آیا او امیدوار بود که اولین بار ، او را به رختخواب برساند؟ به نوعی انجام داد این و یک سری چیزهای متفکرانه و خنده دار دیگر برای لبخند زدن او طراحی شده است. سوفیا تصویر او را در حال برداشت دونالد ترامپ نشان داد و فوراً لبخند زد. "بیا دختر ، من واقعاً باهوش و واقعاً بزرگ هستم: دوست داشتن چیست؟" و سرانجام او را دوست داشت. متأسفانه هنوز او را دوست داشتم. به نظر نمی رسید که متوقف شود.

سوفیا کیسه ای از چیپس را به سبد خود انداخت تا چیزی در آن بگذارد. همسر مسطح او ، سارا ، حتی اگر آنها این غذا را نخورد ، آنها را می خورد. سارا هر چیزی را که در آن نمک یا شکر پوشانده بود خورد و خط کمر او شروع به بیان همان داستان کرد. در یونی سارا و سوفیا همان لباس های ریز را دارند. در حال حاضر سوف با توجه به رشد سارا ، نکات منفی را به دست آورد - او موارد طراح را انتخاب کرد. سوفیا کیسه ای از پسته را گرفت و آنها را در سبد انداخت.

عکس توسط جوشوا راسون-هریس در برنامه Unsplash

قبل از دیدن او او را بو کرد. Old Spice و چیز دیگری که او هرگز کاملاً کار نکرده است. سپس او آنجا بود. موهای کوتاه تیره. لباس شلوار. پیراهن چک آبی آستین ها به آرنج غلت زدند. واگن برقی خود را از انتهای راهروش ، درست روبرویش رد کرد و رفت. سوفیا گونه اش را گاز گرفت. او مزه خون را چشید. این او بود. 100 درصد مثل دفعه ای که او دنبال یک مرد در سه بلوک رفت و معلوم شد که او یک گردشگر بوده است - نه ، این بار او بود.

سوفیا قسم خورد و دو مورد را در سبد خود مرتب کرد. چیپس و پسته در مورد زندگی او اکنون چه گفته است - sans him؟ آیا او می تواند از او در حال تماشای چند رام قدیمی باشد که صورتش را پر می کند و گریه می کند؟ او یک جعبه دستمال کاغذی را داخل آن فرو برد - اگر او این کار را می کرد چه می کرد شاید او احساس بدی داشته باشد.

سوفیا سعی کرد به دنبال او بدود. آن دسته از المپیک ها ، با تکان های تکان دادن و کارهای عجیب و غریب پیاده روی که انجام می دهند ، به ذهن خطور کردند. که به اندازه کافی مهار شد درست است؟ او مکث کرد تا آینه غذای اغذیه فروشی را فشار دهد و موهایش را بررسی کرد. نگاه کردنبه اندازه کافی گرم مردانی که در سن او بودند ، فکر می کردند بیشتر افراد کوچک 20 ساله گرم هستند. چرا فکر می کرد می تواند بهتر عمل کند؟ او را می دید و همه چیزهایی را که از دست می داد به خاطر می آورد!

او به راهروی بعدی رسید - نیازهای پخت ، اما او دیگر رفته بود. چرا به هر حال uni به یک سوپرمارکت بزرگ خونین در کنار آن احتیاج داشت! یک فروشگاه گوشه ای با نوشیدنی های انرژی زا و ماهی شکلات کاملاً برای همه آن دانشجویان فقیر کافی است. سوفیا از راهروهای نوشیدنی و نان عبور کرد و به سمت میوه حرکت کرد.

او در حالی که سیب های انباشته را طفره می زد و در گوشه ای ناپدید شد ، پشت سرش را نگاه کرد. سوفیا پیاده روی المپیک خود را رها کرد و به سمت سیب ها دوید ، تقریباً یک بچه بلند زانو را که بی درنگ زبانش را به او زد بیرون زد. سوفیا انگشت را کشید و هل داد و رد شد. در حالیکه گوشه گوشه او دور می شد ، نگاهی به چک آبی انداخت که وی در راهروی تمیزکاری ناپدید شد. سوفیا ناله کرد. چه کسی این خرید سریع را انجام داده است؟ او همیشه با او کند بود. وقتی آنها مخصوصاً ملاقات کرده بودند او در آن زمان فکر کرده بود که آیا قصد دارد قبل از بوسیدن او خاکستری شود. او در پایان کمی به او فشار می آورد: دستش را روی مشاعره اش زد. همین باعث شد او حرکت کند.

پیراهن چک شده. لب به لب تنگ ساعد مویی. کمی حلقه در پایین گردنش. همه او خوب بود. سوفیا جلوی پودر لباسشویی اکو ایستاد. بوی اسطوخودوس او را به عطسه وا می داشت. نفسش را نگه داشت.

"نفس بکش. نفس کشیدن سوفیا را فراموش نکنید. " توصیه های او برای سخنرانی کلاس اول او. صحبت های احمقانه عمومی ، همیشه باعث می شد احساس احمق بودن کند. او آن روز تقریباً دچار حمله وحشت شده بود. او تنها دلیلی بود که او موفق شد از تمام پاور پوینت عبور کند.

"من درست در مقابل خواهم بود. وانمود کنید که فقط من و شما هستیم. " او می توانست کل گفتار را با او برقرار کند. هر از گاهی به او لبخند می زد. او به او یک A. داده بود. او همچنین چیزی به او داده بود. با فکر کردن در مورد آن ، گرما از پشت گردنش بالا گرفت. نفسش را بیرون داد.

"مایل ها؟"

او برگشت. لبخند زد پس از ابراز وحشت ، لبخند زد و متوجه شد. "سوفیا. سلام! من شما را مدتی ندیدم زندگی پس از یونیورس چگونه است؟ "

سوفیا نگاهش را نگه داشت و با پسته غرق شد. "بله ، خوب."

چشمان مایلز از نگاهش به سمت پسته پرت شدند و دوباره برگشتند. ابروهایش را بالا انداخت: "پسته".

"چی؟ اوه ... پسته. "

" مورد علاقه من ".

او صورت او را اسکن کرد. لبهای او. خط فک تراشیده اش. او می خواست او را لمس کند. "من به یاد می آورم." او به ماهی شکلاتی کیفش فکر کرد. آیا او نیز به یاد می آورد؟

"هوم ، من این را زودتر خریدم." ماهی را به او داد. "بیچاره در کیف من محبوس شده است. اگر دوست دارید می توانید آن را داشته باشید. "

او خندید. "مطمئناً ، شاید من یک گودال شکلات پیدا کنم که آن را آزاد کنم."

او بینی خود را پیچ کرد ، "Cheesy". این یک بازی بود که آنها انجام داده بودند. او شوخی احمقانه می کند. او در این مورد او را به زحمت انداخت.

او دوباره خندید. "هی ، من باید بدوم ..." او بینی حلقوی او را تقلید کرد. "کلاسهای آموزش و همه اینها. اما خوب بودبا دیدن تو ، سوفیا. "

" بله ، تو هم ... "

او ماهی شکلات را تکان داد. "خداحافظ."

سوفیا دستش را بالا برد. مثل موج یا علامت ایست. اما او قبلاً برگشته بود و از آنجا دور شده بود.

سوفیا پشت او را تماشا می کرد تا وقتی که دیگر رفت او را دید. او را دید و همچنان دور شد. سوفیا مشتی در قلبش قرار داد. دوباره آنجا بود. آن درد شکننده قلب-راست-پایین-مرکز. چه مدت او قصد داشت به او اجازه دهد که با او چنین کاری کند؟ او زنی قوی ، باهوش و داغ سیگار بود. او یک صید بود. Frickin 'گرفتن روز! اگر نمی توانست آن را ببیند ، می تواند آن را به عقب خود ببرد. همانطور که مادرش می گوید ماهی زیادی در دریا وجود دارد.

سوفیا به راهروی آجیل راه افتاد. وی پسته ها را در جای خود برگرداند و قفسه ها را اسکن کرد. چنین گستره عظیمی. چرا او هرگز نیمی از اینها را امتحان نکرده است؟ سوفیا کیسه ای از بادام هندی آهک چیلی را گرفت. او جعبه دستمال را دوباره به داخل قفسه ، بین بادام زمینی و اسپند زد و سرش را تکان داد. احساس حرکت خوبی بود.

او برای سارا پیام نوشت. "Saw Miles."

"OML !!!! چه کردی؟ "

" من ماهی را رها کردم. "

" خوب؟ می خواهم تو را بردارم. برای قهوه بروید؟ "

" بله ، بیایید این کار را انجام دهیم. من در سوپرمارکت هستم. "

" 5 دقیقه. به زودی می بینمت عزیزم. "

سوفیا لبخندی زد ، هزینه چیپس و بادام هندی آهک چیلی خود را پرداخت و رفت.

وزغ بودن سخت است

وزغ بودن سخت است

کوچک ، گرد ، کلوچه و بسیار جذاب است. این گیاه بومی وایومینگ است و زمانی در دشت های لارامی فراوان بود ، اما اکنون گونه ای در معرض خطر انقراض است. این وزغ وایومینگ است و این راهی برای بهبود آن است.

واقعیت های جالب در مورد وزغ وایومینگ

در سال 1946 توسط استاد دانشگاه وایومینگ ، دکتر جورج کشف شد. T. Baxter فقط برای سکونت در شهرستان آلبانی ، وایومینگ شناخته شده است > این سنکر کوچک یک وزغ رشد می کند تا کمی بیش از 2 اینچ طول معمولاً قهوه ای ، خاکستری یا به رنگ سبز تیره و پوشیده از زگیل طول عمر تا 8 سال به تشخیص حرکات برای گرفتن طعمه متکی است > بی مهرگان کوچک مانند مورچه ها ، سوسک ها و لارو حشرات برای فرار از شکارچیان از غدد پشت چشم آنها سم ترشح می کند نرها هنگام تولید مثل ماده ها را به آغوش می کشند نرها هنگام برداشتن لرزش دارند و گاهی اوقات جیر جیر خواهد شد

وقتی وزغ وایومینگ وحشی شد

وزغ وایومینگ زمانی گونه ای فراوان بود که به طور کلی در اطراف دشت های لارامی در شهرستان آلبانی ، وایومینگ مشاهده می شد. این توده های کوچک شایان ستایش را می توان در سیلاب رودخانه های بزرگ و کوچک لارامی و در حوضچه های سراسر حوضه لارامی یافت.

در دهه 1970 ، جمعیت وزغ های وایومینگ دچار کاهش جدی شد ، تقریباً گونه ها را از بین برد. در اوایل دهه 80 وزغ ها اغلب قربانی سموم دفع آفات و تغییر و تقسیم قطعات زیستگاه می شوند - اما بیشتر به Chytridiomycosis ، یک بیماری عفونی موجود در دوزیستان ، ناشی از قارچ های chytrid (Batrachochytrium dendrobatidis) تبدیل می شوند. این می تواند به راحتی به دلیل حساس بودن پوست ، وزغ ها را آلوده کند. برای خلاص شدن از شر بیماری ، وزغ ها با غوطه ور شدن در آفتاب باعث تب می شوند. با این حال ، این همیشه کار نمی کند.

وزغ وایومینگ توسط مایکل دی 'Agostino /USFWS

در سال 1984 ، وزغ وایومینگ تحت قانون گونه های در معرض خطر در فهرست گونه های در معرض خطر قرار گرفت و پس از مدت کوتاهی منقرض شد در طبیعت. سه سال بعد ، در سال 1987 ، جمعیت بسیار کمی در دریاچه مورتنسون در جنوب وایومینگ کشف شد. در نتیجه این کشف ، دریاچه و مناطق اطراف آن اکنون بخشی از پناهگاه ملی حیات وحش ملی مورتنسون دریاچه است. در سال 1993 ، تعداد کمی از وزغ های وحشی باقیمانده جمع آوری و به یک برنامه تولید مثل مجدد و اسیر در اسارت منتقل شدند به امید بازیابی گونه ها. از آن زمان ، خدمات ماهی و حیات وحش ایالات متحده (USFWS) به طور خستگی ناپذیری با بسیاری از شرکا در تلاش است تا وزغ وایومینگ را نجات دهد.

راه بهبودی

هر ساله ، USFWS در کنار شرکایی مانند آژانس های فدرال و ایالتی ، دانشگاه ها ، باغ وحش ها و داوطلبان برای یافتن راه های جدید برای دستیابی به جمعیت وحشی خود-نگهدارنده وزغ وایومینگ. تلاش های آنها شامل یک برنامه پرورش اسیر است که در اطراف آزاد کردن وزغ های بزرگ اسیر در زیستگاه مناسب در شهرستان آلبانی قرار دارد و سپس بقای آنها را در طبیعت کنترل می کند. در گذشته ، قورباغه ها و توت ها با انتظار رشد و تکثیر در طبیعت رها می شدند. با این حال ، این روند ، به خودی خود ، در بازسازی جمعیت های وحشی م effectiveثر نبود ، زیرا قورباغه ها و توت ها اغلب برای رسیدن به بزرگسالی تلاش می کردند. اکنون علاوه بر قورباغه ها و وزغ ، وزغ های بالغ نیز آزاد می شوند به این امید که مقاومت بیشتری داشته باشند وبه احتمال زیاد با موفقیت تولید مثل می شود.

وزاده های وایومینگ در تعدادی از امکانات پرورش می یابند ، از جمله جوجه کشی ماهی ملی Saratoga در وایومینگ و باغ وحش کوه Cheyenne در کلرادو. واقعیت سرگرم کننده: همه این وزغ ها فرزندان آخرین وزغ های وحشی بهبود یافته در اوایل دهه نود هستند! وزغ ها زیر مراقب مراقبان مهربان خود پرورش می یابند و پس از حدود یک سال اسارت به بزرگسالی می رسند - در طبیعت ، بلوغ دو تا سه سال طول می کشد! هنگامی که تعداد کافی وزغها به بزرگسالی رسیدند (هدف چند صد مورد قرار دارد) ، مراقبان از نزدیک 100 داوطلب کمک می گیرند تا وزغ ها را به عنوان بخشی از یک تلاش مشترک در چندین مکان ، به طبیعت معرفی کنند. برخی از وزغ ها در محفظه های محافظت شده در فضای باز معرفی می شوند که می توانند چند روز قبل از آزاد شدن کامل به محیط جدید خود برسند. این "آزاد سازی نرم" نامیده می شود. دیگران بلافاصله در زیستگاه جدید خود آزاد می شوند و در آنجا آزاد هستند. این "انتشار سخت" نامیده می شود.

چپ: وزغ وایومینگ با کمربند ردیابی توسط Mikaela Oles /USFWS | راست: جمع آوری اطلاعات وزغ های وایومینگ توسط Mikaela Oles /USFWS

در سال 2019 ، کمی بیش از 60 وزغ با کمربند ردیابی آزاد شدند. با استفاده از یک آنتن و فرستنده بزرگ ، کمربندها محققان را قادر می سازند تا وزغ ها را در طبیعت ردیابی و کنترل کنند. به نوعی ، کمربندها مانند کرست های ریزی هستند که از لباس فرم زندان قدیمی ساخته شده اند ، اما - تا آنجا که ممکن است مد نباشند - حداقل وزغچه ها را مانند دوبلورهای دوران ویکتوریایی محدود نمی کنند.

استحمام وزغ وایومینگ در ویتامین E توسط مایکل داگوستینو /USFWS

زیست شناسان در اطمینان از مناسب بودن کمربندها بسیار محتاط هستند ، اما آنقدر محکم نیستند که وزغ ها را آزار دهد. به یاد داشته باشید ، پوست آنها بسیار حساس است! اگر نشانه ای از مالش یا تحریک پوست کمربند وجود داشته باشد ، زیست شناسان آنها را قبل از ترشح با ویتامین E (که باعث بهبودی می شود و به عنوان روان کننده عمل می کند) استحمام می کنند (همانطور که در سمت چپ دیده می شود) وزغ ها را ببینید. کمربندها همچنین به منظور کاهش تأثیر در حرکت وزادها و کاهش احتمال گرفتگی آنتن در پوشش گیاهی طراحی شده اند.

داده های جمع آوری شده از کمربندها به زیست شناسان اجازه می دهد تا در مورد گزینه های زیستگاه وزغ ها اطلاعات کسب کنند ، رفتار آنها ، میزان بقا ، وضعیت سلامتی ، علل مرگ و غیره راشل آریک ، دانشجوی دکترای دانشگاه وایومینگ که در حال مطالعه بوم شناسی حفاظت از حیات وحش است ، در انجام این مطالعه ردیابی کمک می کند ، با این امید که داده های جمع آوری شده درک بهتری از نیاز وزغ ها و نحوه بازیابی گونه ها فراهم کند. راشل با کمک تکنسین های زیست شناسی و مشاورانش ، ملانی مورفی (دانشگاه وایومینگ) و داگ کینات (USFWS) ، وزغ ها را برای مطالعه رفتار و حرکات آنها ردیابی می کند. راشل با رصد موقعیت های آنها می تواند مساعدترین زیستگاه ها را برای وزغ ها تعیین کند. سپس این امر مناسب ترین مکان های معرفی برای انتشار وزغ سال آینده را به شما اطلاع می دهد. ردیابی وزغ ها همچنین کشف تخم ها و قورباغه هایی را که نتیجه پرورش وحشی بوده اند ، امکان پذیر می سازد. که دردر حقیقت ، امسال قورباغه های وحشی در دریاچه گاربر کشف شد که سال گذشته یکی از مکان های رهاسازی بود! هر ساله ، این مطالعه پیگیری اطلاعات جدیدی را ارائه می دهد که امیدوارم تصمیمات مدیریتی را که منجر به افزایش بقا می شوند ، مطلع سازد.

مالکان خصوصی زمین نقشی اساسی در تلاش برای بازیابی وزغ وایومینگ داشته اند. در دهه 80 میلادی ، دریاچه مورتنسون - جایی که آخرین وزغ های وحشی باقی مانده پیدا شد - متعلق به یک دامدار محلی بود. هنگامی که وزغ ها کشف شدند ، دامدار زمین را به The Nature Conservancy فروخت و سپس زمین را برای حفاظت از وزغ وایومینگ به USFWS اهدا کرد. سپس این سرزمین به پناهگاه ملی حیات وحش مورتنسون دریاچه تبدیل شد و یکی از چندین زیستگاه حفاظت شده برای وزغ وایومینگ است. اکنون ، هر ساله وزغ ها در زمین های منتخب خصوصی و عمومی در سراسر شهرستان آلبانی آزاد می شوند - تلاش گسترده ای که توسط مالکان سخاوتمند که میراث کشاورزی خود را حفظ می کنند و در عین حال زیستگاه این گونه نادر را نیز فراهم می کنند ، امکان پذیر شده است.

دانشجوی کارشناسی ارشد با وزغ وایومینگ پس از جمع آوری اطلاعات توسط مندی مید /USFWS

امید به امید < /h1>

در حالی که بازیابی وزغ وایومینگ سالها فداکاری و کار سخت و طاقت فرسا را ​​به طول می انجامد ، ما در راه دستیابی به جمعیتهای وحشی خودپایدار هستیم. هر ساله ، ایده ها و فرایندهای ابتکاری در حال اجرا هستند تا ما را حتی به موفقیت در زمینه حفاظت نزدیک کنند. زنده ماندن وزغ وایومینگ (و همه دوزیستان) برای سلامتی محیط ضروری است. آنها نه تنها به کنترل جمعیت حشرات کمک می کنند ، بلکه بخش مهمی از شبکه غذایی هستند ، مواد مغذی را برای محیط تأمین می کنند و شاخص هایی برای سلامت زیستگاه هستند که توسط گونه های بیشماری به اشتراک گذاشته می شوند. با تشکر از کار بسیاری از کارمندان مشتاق و پرشور USFWS و شرکای دلسوز ، این امید وجود دارد که وزغ وایومینگ بار دیگر فراوان شود و بهترین زندگی خود را در دشت های لارامی وایومینگ داشته باشد.

درباره وزغ وایومینگ:

باغ وحش سنت لوئیس - وایومینگ وزغ

باغ وحش کوه Cheyenne - وایومینگ وزغ

وزغ وایومینگ: تقریباً در حیاط پشتی آمریکا منقرض شده است (نجات دوزیستان پاناما و پروژه حفاظت)

وزغ های وایومینگ با بهبود وضعیت اصلاح وضعیت گونه های در معرض خطر (NPR)

پخش جادوی وایومینگ (YouTube)

عشق به مکان های وحشی به کار زندگی و راهنمای شکار سوخت کمک می کند

عشق به مکان های وحشی به کار زندگی و راهنمای شکار سوخت کمک می کند

سندی جمیسون ، آلاسکان ماجراجو ، پس از چهل سال راهنمایی در پناهگاه ملی حیات وحش قطب شمال بازنشسته می شود

سندی جمیسون با Cessna 170B (چارلز میسون برای USFWS)

شب فارغ التحصیلی دبیرستان در 1962 سندی جمیسون از مهمانی های جشن دبیرستان گریت فالز (مونتانا) صرف نظر کرد ، یک بسته Studebaker '58 را تهیه کرد و با دو بهترین دوست خود ماشین آلاسکا را آغاز کرد.

معلوم شد یک سفر یک طرفه است جمیسون گفت: "ما هرکدام مواد مخدر خود را فروختیم ، یک ماشین خریداری کردیم و اینجا را سوار شدیم." "همه ما زندگی هایی پیدا کردیم که دوستشان داشتیم و هرگز ترکشان نکردیم."

سندی جمیسون (راست ) با دوستان فرانک و مارتی در حال عبور از آلاسکا. هر سه به دنبال زندگی در آلاسکا بودند که از طریق شکار و هنر به حیات وحش متصل بودند. (عکس با مجوز از S. Jamieson)

برای نسل Jamieson ، سفری مانند او در بزرگراه آلاسکا - کانادا (ALCAN) داستان غیرمعمولی نبود. آلاسکا در تصور عمومی محبوب بود. "North to Alaska" ساخته جانی هورتون و همچنین فیلمی با همین نام در دهه 1960 موفق شد. بسیاری از کسانی که در آن سال ها به این ایالت سفر کردند ، زندگی پرماجرائی را دنبال کردند - جمیسون در میان آنها.

آنچه جمیسون را متمایز می کند این است که داستان او در آلاسکا به یکی از وحشی ترین ، دورترین مکان های کشور گره خورده است - پناهگاه ملی حیات وحش قطب شمال.

اکنون ، پس از 40 سال بعنوان راهنمای شکار در این پناهگاه ، جمیسون بازنشسته شده است. این یک دوره تصدی است که قبل از قانون برجسته حفاظت از اراضی ملی علاقه مندی آلاسکا (ANILCA) آغاز شده است. قانون 1980 گستره قطب شمال را به پناهگاه قطب شمال 19 میلیون هکتار ، مساحتی تقریباً به اندازه کارولینای جنوبی گسترش داد.

"مکان های دیگر ممکن است از منظره چشمگیر تری برخوردار باشند. بسیاری از آنها حیوانات بازی بسیار بیشتری در خود دارند. اما هیچ یک از آنها این حس را ندارند که در گذشته نیز به وضعیت دیگری از چیزهای روی زمین برگردند. رابطه متفاوتی بین مردم و آنچه ما قلمرو می نامیم. ”جمیسون درباره پناهگاه گفت. "این چیزی است که من فکر نمی کنم ، به خصوص بخش شرقی ، من از هیچ کجا نمی دانم که من در هرجای کره زمین بوده ام که توسط انسان قابل سکونت باشد ... این همان حس ، احساس بخشی بودن است. "

جمیسون تصاویر مربوط به سالهای راهنمایی خود را در پناهگاه حیات وحش ملی قطب شمال (چارلز میسون برای USFWS) به اشتراک می گذارد

جمیسون است استیو Berendzen ، مدیر پناهگاه قطب شمال ، گفت که مشتاق است به دیگران نشان دهد آنچه را که همه سال گذشته کشف کرده است.

"Berendzen" گفت: "وحشی بودن پناهگاه قطب شمال بخشی از افتخار Sandy در محل است." وی علاقه زیادی به اشتراک گذاری این مورد با مشتریان شکار خود دارد. انتقال این سرزمین وحشی یک جامعه کامل است که شامل هر گیاه کوچک ، حیوانات و همچنین مردم است. "

جمیسون" طرفدار ایده پناهگاه "است. او قدردانی می کند که Arctic Refuge و دیگر پناهگاه ها برای کاربرها چقدر دوستانه هستند و برای طیف وسیعی از مردم ، به ویژه شکارچیان مناسب هستند. او تاریخچه حفاظت خود را می داند و می تواند کاملاً توضیح دهد که شکارچیان در تأمین بودجه مدیریت و تحقیقات حیات وحش و بازگرداندن جمعیت حیوانات حیاتی چه نقشی اساسی داشته اند. /426/1*ieImplG-RNiGD1h9W85WjQ.jpeg "> جمیسون قوس شاخ گوزنی را که در خارج از مرکز فرهنگی و بازدید کنندگان موریس تامپسون ایجاد کرده است درمرکز شهر فیربانکس. دب هیکوک ، رئیس و مدیر عامل شرکت اکسپرس فیربانکس ، می گوید این طاق "به مکانی محبوب برای سلفی ها ، عکس های گروهی و حتی عروسی تبدیل شده است." (چارلز میسون برای USFWS)

اما جیمیسون می گوید ، علاقه عمومی او "کمک به مردم برای درک حیوانات شکار به عنوان راهی برای ارتباط با وحشی است. که شکار و برداشت جدا از زندگی روزمره و چگونگی مراقبت از بدن نیست. " او امیدوار است که تمرکز دوباره بر غذاهای محلی و آنچه به نظر می رسد علاقه بی حد و حصر به آشپزی است می تواند کمک کند.

"من بیشتر یک آشپز و یک شکارچی اجتماعی هستم" ، جمیسون گفت با خوشحالی دستور خود را برای کباب گوزن شکر به اشتراک بگذارید. "من از شرکت سایر شکارچیان قدردانی می کنم و از اینکه می توانم گوشت را به اشتراک بگذارم و مردم را برای شام های زیبا آماده کنم بسیار قدردانی می کنم."

احترام به دستورالعمل های Sandy and Melody Jamieson

جامیسون همچنین معتقد است که یکی از بهترین راه ها برای ارتباط بیشتر افراد با پناهگاه ها و حیات وحش از طریق هنر است. وی به دلیل نقاشی هایی که حیوانات وحشی را در کنار یکدیگر قرار می دهد ، در سراسر ایالت و به ویژه در زادگاهش فیربانکس شناخته شده است. Hickok ، رئیس سازمان بازاریابی غیرانتفاعی که رویدادها و جاذبه های Fairbanks را تبلیغ می کند ، گفت: "Sandy نه تنها یک هنرمند و کاردستی قابل توجه است بلکه فرد قابل توجهی نیز هست." "هنر او نشان دهنده سبک زندگی ما در آلاسکا است که جذابیت کامل عجیب و غریب جمعی ما را نشان می دهد." ، برای یک یا دو نوشیدنی جمع شوید. در یک وب سایت ، جمیسون نقاشی را توصیف می کند که محلی را نشان می دهد که "می توان برای مدتی مبارزه برای بقا در بیابان زیبا و سخت ما را کنار گذاشت."

جمیسون که نقاشی" پناهگاه حیات وحش "خود را نگه داشته است (چارلز میسون برای USFWS)

" من حیوانات کاملاً مشخصی هستم که همه آنها را دارند شخصیت های متمایز ، درست مثل مردم "، جیمیسون گفت. "استفاده از آن برای من جالب است و سعی می کنم با قرار دادن آنها به جای انسان ، به آنها یاد دهم ، خصوصاً اینکه انسانها در مورد حیوانات بسیار قضاوت می کنند. من فقط دوست دارم کمی از بینی آنها بلند شوم. "

< /img> داخل استودیوی این هنرمند (چارلز میسون برای USFWS)

در اواخر تابستان امسال ، جمیسون به پناهگاه قطب شمال بازمی گردد تا چهار دهه دانش خود را با شرکتی که منطقه ای را که اجازه داشت راهنمایی کند ، در اختیار بگیرد.

اولین چیزی که به آنها می گوید: بچه های قدیمی که در اطراف اردوگاه دارید. " و این: "برخی از بهترین همسایگان من در خارج از آنجا حیوانات بوده اند."

به یاد داشته باشید ، او گفت ، با تکرار یک بیت شعر که سالها قبل برای همراهی با یکی از نقاشی های خود نوشت ، "وقتی صحبت از نیاز به مکانهای وحشی داریم ، همه ما در یک قایق هستیم. "

شعر کامل همراه با نقاشی "Wild Ride" جمیسون چنین است: راهنمای شما ممکن است مانند بازمانده بیش از یک "طناب بز" به نظر برسد و بوی دهد ... فقط کسانی که برای یک سواری وحشی در یک کشور سخت ، که در آن سقوط بعدی رودخانه ، و همچنین شرکت ، به آنها نیاز دارید ، نیاز داریدبه طور غیرمنتظره ای پرمو ... و به عنوان یک یادآوری ، وقتی نیاز به مکان های واقعاً وحشی فرا می رسد ، همه ما در یک قایق هستیم. (عکس سندی جمیسون توسط چارلز میسون برای USFWS)

توسط سارا بواریو ، دستیار مدیر منطقه ای امور خارجه ، منطقه آلاسکا

در آلاسکا ما مباشران منابع طبیعی مشهور جهان هستیم و آخرین مکانهای وحشی واقعی ملت ما. امید ما این است که هر نسلی فرصتی برای زندگی ، زندگی از آن ، کشف و لذت بردن از وحشی این سرزمین هیبت انگیز و افرادی که آن را دوست دارند و به آن وابسته هستند ، داشته باشد.

قهرمانان ناشناخته گرده افشانی

قهرمانان ناشناخته گرده افشانی

پوست برفی در تاسمانی. اعتبار: Tindo2 /Creative Commons

در حالی که ما پروانه ها ، زنبورها ، مرغ مگس خوار و خفاش ها را دوست داریم (این را ثابت می کنید) ، برخی از گرده افشان ها از اینکه بیشتر شناخته نشده اند کمی ناراحت می شوند. اما اکنون لحظه شکوه آنهاست! ما می خواهیم برخی از این گونه های منحصر به فرد را جشن بگیریم و به گسترش گفتگوی گرده افشانی کمک کنیم.

پوست نورونها. اعتبار: Jim Skea /Creative Commons

مارمولک ها ، Geckos و Skinks

یکی از گرده افشان هایی که ممکن است در مورد آن اطلاع نداشته باشید پوست نورونای برزیل است که شهد گل های درختان مالونگو را می نوشد. و در مقیاس های خود گرده می گیرد. سپس گرده را به گلهای دیگر منتقل می کند. دانشمندانی که روابط گرده افشانی بین 37 گونه مارمولک را مطالعه کردند ، بر این باورند که بیشتر روابط گرده افشانی بین آنها و گیاهان در جزایر انجام می شود و این امر حاکی از وجود عوامل منحصر به فرد زیست محیطی یا تکاملی است که این روابط را در مکان های جداگانه امکان پذیر می کند. به نظر می رسد در تاسمانی یک پوست برفی که فقط در آنجا یافت می شود با گیاهان ریکا اسکوپاریا رابطه ای تکاملی قابل مشاهده دارد (در بالای پست نشان داده شده است). حشرات می توانند فقط بعد از اینکه پوستین ها بخشی از گل را می پاره و آنها را می خورند ، به قسمت های گل مورد استفاده برای گرده افشانی دسترسی پیدا کنند.

در برزیل ، گلهای یک درخت مولونگو را می توان با پوست نورونها گرده افشانی کرد. اعتبار: تاتیانا Gerus /Creative Commons

سخت پوستان کوچک

لاک پشت ، علف دریایی رایج ، یک گیاه گلدار در زیر آب است! اعتبار: James St. John /Creative Commons

در مطالعه ای که در سال 2016 منتشر شد ، دانشمندان کشف کردند که سخت پوستان کوچک در اقیانوس چگونه به گرده افشانی گیاهان دریایی که گیاهان گلدار هستند ، کمک کردند. شرط می بندید که آن آمدن را ندیدید! دقیقاً مانند خشکی ، دانشمندان معتقدند که سخت پوستان از گیاهی به گیاه دیگر منتقل می شوند و گرده هایی را بر روی بدن خود می گیرند و سپس آنها را به گونه ای منتقل می کنند که گرده افشانی رخ دهد.

سوسک ها

یک سوسک بدون بال (Catara rugosicollis) در مالزی ، یکی از سه مکانی (تا کنون) که روابط گرده افشانی بین سوسک ها و برخی از گیاهان مستند هستند. اعتبار: Bernard DUPONT /Creative Commons

بله ، سوسک ها! آیا شما هیجان زده هستید؟ در حالی که مسلماً این یک منطقه تحقیقاتی جدید است ، روابط گرده افشانی بین سوسک ها و گیاهان در سه کشور جهان کشف شد که آخرین مورد آن در شیلی است.

پشه ها

پشه ها روی گل. اعتبار: Ignacio Torres /Creative Commons.

همه پشه ها از خون تغذیه نمی کنند. فقط ماده ها از خون تغذیه می کنند و فقط زمانی که تخمک تولید می کنند. پشه های نر به طور انحصاری از شهد گیاه تغذیه می کنند ، گاهی اوقات به عنوان ناقل انتقال گرده عمل می کنند.

خود گرده افشان ها

ارکیده زنبور عسل (Ophrys apifera). اعتبار: انسان تاریخ طبیعی /عوام خلاق

چه کسی به یک دوست احتیاج دارد که بتوانید خود را گرده افشانی کنید؟ در واقع ، ما دوست داریم که دوست داشته باشیم. اما برخی از گونه ها مانند ارکیده زنبور عسل که بیشتر در اروپا یافت می شود ، در صورت لزوم ، می توانند قسمت های تولید مثلی خود را به خود گرده افشانی منتقل کنند. .medium.com /max /426/0 * rgg7oN0NHzK8OgpM. "> ماگوس خاکستری شنل در آفریقای جنوبی زندگی می کند ، و در حالی که یک گوشتخوار است ، همچنین در حال نوشیدن شهد و به طور بالقوه به عنوان گرده افشان فعالیت می کند. اعتبار: جان ریچفیلد /کریتیون کامنز

حتی قهرمانان بیشتر آوازخوانده گرده افشانی در آنجا نیستند!

در حالی که فکر می کنیم به تابش نور برخی از حیوانات جدید کمک کرده ایم تادرباره زمان گرده افشانی فکر کنید ، هنوز هم قهرمانان گمنام بیشتری وجود دارند. به عنوان مثال ، انواع زیادی از حشرات مانند مورچه ها ، سوسک ها ، پروانه ها و حتی عنکبوت ها گرده افشان هستند. برخی از پستانداران نیز دست (یا پنجه) می دهند ، از جمله لمور ، جوندگان ، مونگوس و پوسوم عسل - که ممکن است یکی از بهترین نام های حیوانات در تمام دوران باشد.

گرده افشانی های غیرمعمول ایالات متحده خدمات جنگل.